ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮ ﺷﺪﯾﻢ ﭼﺘﺮ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪﯾﻢ
ﺩﻭﯾﺪﯾﻢ ﻭﺑﻪ ﺷﺎﻻﭖ ﺷﻠﻮﭖ ﻫﺎﯼ ﮔﻞ ﺁﻟﻮﺩ
ﻋﺸﻖ ﻭﺭﺯﯾﺪﯾﻢ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ
ﭼﻄﻮﺭ؟ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ
ﭼﺘﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﻣﻦ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮ ﺷﺪﻡ
ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﻦ ﺧﯿﺲ ﻧﺸﻮﻡ ﻭ
ﺷﺎﻧﻪ ﺳﻤﺖ ﭼﭗ ﺗﻮ ﮐﺎﻣﻼ ﺧﯿﺲ ﺑﻮﺩ ﻭ
ﺳﻮﻣﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﭼﻄﻮﺭ؟ ﮔﻔﺘﯽ ﺳﺮﺕ ﺩﺭﺩ
ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺳﺮﻣﺎ ﺑﺨﻮﺭﯼ
ﭼﺘﺮ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻭ
ﺷﺎﻧﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻦ ﮐﺎﻣﻼ ﺧﯿﺲ ﺷﺪ. ﻭﭼﻨﺪ
ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺶ ﺭﺍ ﭼﻄﻮﺭ؟ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮏ ﭼﺘﺮ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺁﻣﺪﯼ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ
ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﭼﺘﺮ ﺗﻮﯼ
ﭼﺶ ﻭ ﭼﺎﻟﻤﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ ﺩﻭ ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻫﻢ
ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﻭﯾﻢ… ﻓﺮﺩﺍ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺪﻡ
ﺯﺩﻥ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﻢ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﻭ...
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .